زن........
خدا گفت زمین سرد است.چه کسی می تواند زمین را گرم کند؟
زن گفت من میتوانم ،خدا شعله به او داد
زن شعله را در قلبش گذاشت ،قلبش آتش گرفت
خداوند لبخند زد ،زن پر از نور شد، زن زیبا شد
خدا گفت : ای زن شعله را خرج کن
زن ، عاشق شد
زن ،مادر شد
زن ، مهر شد
زن، ماه شد
در تمام این سالها خدا سوختن زن را تماشا کرد
خدا گفت : اگر زن نبود زمین من همیشه سرد بود